ما میتوانستیم بورس بعد از جنگ را تبدیل مظهر قهرمانی و پیروزی در این نبرد کنیم چراکه اگر وضعیت بورس در سطح مطلوبی قرار میگرفت نشان دهنده ثبات و عدم تغییرات اقتصادی در پی جنگ 12 روزه میشد. حال که چنین اتفاقی نیفتاده است باید به این نکته دقت کنیم که در چنین شرایطی لازم است تمامی ارکانها، نهادهای بازارسرمایه و ارگانهای دولتی باید حمایتهای خود را بهشیوه تمام و کمال از بازار سرمایه انجام دهند.
باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که عمده منافع بازارسرمایه برای دولتهاست چراکه هم با یک کلیک ساده میتواند از آن برای درآمدهای مالیاتی استفاده کند و هزینهای از این منظر برای آن ندارد و از سمتی دیگر بسیاری از پروژههایی که تا به امروز به ثمر رسیده و رشده کرده از طریق تأمین مالی منابع از بازار سرمایه انجام شده است. در نهایت امر حمایت باید گفت که دولت موظف است در یک دست پول و در دست دیگر سهم داشته باشد تا هر زمان بازار سرمایه به هرکدام از آنها نیاز داشت، به بورس تزریق شود.
زمانهای بسیاری وجود دارد که چنان تقاضا در بازار شدت میگیرد که دولت باید اقدام به عرضه سهام کند تا جلوی هیجانات کاذب را بگیرد و به روند صعودی بازار کمک کند اما اکنون که بازار سرمایه درگیر بحرانهای فعلی شده، دولت باید پول خود را به بازار بیاورد و آن را از وضعیت کنونی نجات دهد. همچنین باید این نکته بسیار مهم را در نظر داشته باشیم که نقدینگی مهمترین عنصر در بازار سرمایه است و مهمترین ویژگی آن نیز نقدشوندگی است چراکه سرمایهگذارانی که اقدام به خرید سهم در بورس کردهاند میتوانند سرمایه خود را در هر زمان نقد کنند که در مقایسه بازارهای دیگر مانند خودر و مسکن، نکته بسیار مهمی است که باید در حفظ و ثبات آن تلاش شود. ضمن اینکه در شرایط فعلی بسیاری از مردم قصد دارند که سرمایه خود را به هر دلیلی نقد کنند و نهادهای ناظر و ارگانهای دولتی برای مساعدت در این امر باید کوشا باشند و به داد بورس برسند تا ویژگی اصلی بازار زیر سوال نرود چراکه اگر این اتفاق از دست برود به تبع آن نیز اعتماد مردم به بورس نیز از بین میرود.
مهم اینکه از بین بردن اعتماد مردم بسیار راحت است اما بازگرداندن آن بسیار مشکل. از سمتی و در سویی دیگر در کشوری مانند ایالات متحده آمریکا، جملهای نقل محافل اقتصادیست که وضعیت اقتصادی کشور را از رئیس جمهور نباید پرسید و برای ارزیابی آن باید به سراغ وضعیت بورس نیویورک رفت چراکه در آنجا تبلیغات برایشان اهمیتی ندارد و به واقعیتها پرداخته نمیشود. باید این را نیز در نظر بگیریم که مکانیسمهای داخلی سازمان بورس مانند تغییر دامنه نوسان اهرمیها، ضرایب اعتباری و... نباید دستکاری شود البته که مشکل بسیار کلانتر است اما در هر صورت فعالیتهای داخلی سازمان نیز حائز اهمیت است.
-
حسین فهیمی - نایب رئیس اسبق هیأت مدیره سازمان بورس
- شماره ۵۹۷ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما